🔶️PDF رمان مافیا و فرشته‌ اش (جلد دوم) نویسنده: #laylah_james ژانر:مافیایی #دارک #درام #انتقامی


PDF نسخه کامل  رمان مافیا و فرشته‌ اش (جلد دوم)

🔷️ نویسنده: #laylah_james

🔶️ ژانر: #مافیایی #دارک #درام #انتقامی  #عاشقانه

دانلود  آسان رمان با لینک مستقیم دانلود فایل PDF – آخرین ویرایش  سازگار با همه گوشی ها و سیستم های کامپیوتری  

خلاصه:
آلسیو سرد، بی‌رحم، قاتل، همه از من حساب می‌برن و می‌ترسن. من به این دنیا نیومدم که عشق بورزم یا عشق دریافت کنم. من اینجام تا آخرین عضو مافیای لعنتی آباندوناتو رو نابود کنم، تا تقاص مرگ مادرم رو ازشون بگیرم. وقتی یه دختر غریبه رو پیدا می‌کنم که کتک خورده و زیر تختم قایم شده، از روی دلسوزی بهش اجازه نمی‌دم زنده بمونه. اون یه اسباب‌بازی، یه وسیله‌ی سرگرمی برای منه.

قسمتی از رمان مافیا و فرشته‌‌‌اش

اشک روی گونه‌های کثیف و کبودم ریخت چشماش روی اشک‌هام موند. نگاهش به دنبال قطرات افتاد وقتی به چونه‌ام رسیدن دیدم لبخند می‌زنه. دهنش به طرفین می‌رفت ولی لبخندش به طرز خطرناکی بد نیت به نظر می‌رسید. خدایا ایلای احمق این مرد قرار تو رو بکشه. -لعنتی تو کی هستی و چرا اینجایی؟ اون عمیقاً غرید، صداش آهسته ولی لحنش خطرناک و عصبانی بود. من این لحن رو می‌دونستم. البرتو وقتی می‌خواست کسی رو بکشه ازش استفاده می‌کرد اون از اون لحن برای من هم استفاده می‌کرد. هر باری که بر خلاف میلم ازم سو استفاده می‌کرد. یعنی… هر شب. از وحشت می‌لرزیدم احتمالاً ناراحتیم تو صورتم و نحوه لرزیدنم

مشهود بود. ضربان نبضم تو گوشام حس می‌کردم که صداهای دیگه رو به جز نفس نفس زدن خودم مسدود می‌کرد. احساس کردم سردتر شدم. چشمای سختش به چشمام نفوذ می‌کردن و مجبور شدم زانوهام رو به هم قفل کنم تا از برداشتن قدمی به عقب جلوگیری کنم می‌دونستم اگه حرکت کنم بهم شلیک می‌کنه چندین قدم به عقب رفت، اسلحه همچنان به سمتم نشونه رفته بود و منتظر جوابم بود. وقتی به کاناپه رسید نشست و پای راستش رو روی زانوی چپش گذاشت. اسلحه هنوز به سمت قفسه سینه‌ام در حال پرسه بود. -من… من هستم… من… لكنت مشهورم صحبت کردن رو برام سخت کرد. آلبرتو و پدرم دشمن‌های

زیادی داشتن اگه اون یکی از اونا بود چی؟ -من خودم رو تکرار نمی‌کنم پس بهتره شروع به صحبت کنی فقط سی ثانیه فرصت داری. -می‌دونستم صبرش داشت تموم می‌شد. از نحوه چرخش صورتش با هر حرکتم یا از هر کلمه‌اش مشخص بود. -ایلا اسمم ایلاست با عجله و صدای جیغ مانندم گفتم. «ایلا» اون زمزمه کرد. اسمم دور زبونش چرخید انگار که کلمه با طعمی خاص آغشته شده باشه صداش عمیق بود و منو به لرزه می‌نداخت. اون دوباره گفت: «ایلا» از اعترافش متنفر بودم ولی از آوای اسمم با صدای اون خوشم اومد. از نحوه گفتنش خوشم اومد، تقریباً اروم بود. خودتو جمع کن ایلا این مرد قصد دارد بهت شلیک کنه تمرکز کن …

دسته بندی: دیجیتال فایل » ادبیات-داستان-شعر-رمان-کتاب

تعداد مشاهده: 20 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:

فرمت فایل اصلی: PDF

تعداد صفحات: 418

حجم فایل:8,675 کیلوبایت

 قیمت : 25,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل